امیدوارم، پس هستم
سازمان بهداشت جهانی، نرخ امید به زندگی در ایران را 73.5 سال اعلام کرد.
در این آمار که از سوی سازمان بهداشت جهانی اعلام شد، ژاپن با 86.4 سال سن در رتبه اول و ایران با 73.5 سال سن در رتبه 106 امید به زندگی در جهان قرار دارد.همچنین در این آمار، میزان امید به زندگی در زنان ایرانی 75 سال و در مردان 73 سال عنوان شده است که دلیل پایین بودن سن امید به زندگی در مردان عواملی چون حوادث موجود در محیط کار، فشارهای عصبی و تصادفات است.
*امید به زندگی چیست؟امید به زندگی خود یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط عمر یک فرد در جامعه چند سال است. هرچه شاخصههای بهداشتی و درمانی بیشتر باشد، در پی آن میزان امید افراد به زندگی بالا میرود. با افزایش یافتن این امر، شاخصههای توسعه انسانی نیز افزایش مییابند و در نتیجه باعث رشد و توسعه کل کشور میشود.
*امید به زندگی از دیدگاه قرآن: در واقع امید داشتن مهمترین انگیزه در زندگی است. اگر انسان از زمان مرگ خویش آگاه بود، دست به انجام هیچ کاری نمیزد.قرآن کریم امید را عامل مهم حرکت و زندگی بشر میداند و همچنین آن را مانند آهنربایی برای جذب انسان به سوی کار و عمل معرفی کرده است. همانگونه که عقل در زندگی بشر نقش بسزایی دارد، عواطف و احساسات نیز نقش موثری دارند. امید به زندگی موجب میشود تا شاخص از نظر روحی و روانی تقویت شود و به عنوان عاملی برای انجام کارهای سخت و دشوار عمل میکند.
*نداشتن امید: مرگ
همانگونه که امید برای تقویت روحیه فرد و هدایت او به سوی کار و مسیری درست موثر است، در حقیقت مهمترین کارکردی که دارد، تحرک بخشی و تلاش زایی در انسان است. از سوی دیگر، بدون امید داشتن نمیتوان مشکلات و سختی را تحمل کرد و در این بین هستند افرادی که به دلیل باور نداشتن خود و نداشتن امیدی برای آینده، دچار احساس سرخوردگی و افسردگی میشوند و در نهایت بدترین راه موجود برای خلاصی از این بحران، یعنی خودکشی را انتخاب میکنند.
*چه کنیم که امیدوار تر باشیم؟
زندگی هریک از ما سرشار از فراز و نشیبهای متعددی است. برخی از این مشکلات با تلاش و صبر کردن حل میشود و برخی نیاز به صرف وقت و انرژی بیشتری دارد. اما این تنها ما نیستیم که میتوانیم خودمان را هنگام عبور از گردنههای دشوار زندگی یاری کنیم و امید و خود باوری را در خود تقویت کنیم.
در این میان عواملی هستند که در افزایش میزان امید در ما نقش بسزایی ایفا میکنند.
آفریدن امید در درون خود که یک حالت روانی مثبت است، باعث ایجاد هیجان و شناختی در فرد می شود که در تقویت امید بسیار راهگشا است. همچنین هدفمندی و باورمندی دو اصل دیگر در افزایش میزان امید است. افراد با داشتن هدف در زندگی و اعتقاد برای رسیدن به این اهداف، باعث تقویت امید میشوند.
*الکی خوش و شاد بودن!
جامعهای که یک فرد در آن زندگی میکند، اشباع شده از عوامل مختلفی است که از یک طرف سبب بدست آوردن امید و از طرف دیگر باعث از دست دادن آن میشوند. در این میان شادی مهمترین دلیل برای دست یابی به امید است و استرس مهمترین عامل در جهت از دست دادن امیدواری است.
شادی و افکار و هیجانات مثبت در زندگی، بسیار متفاوت با خوشیهای بی دلیل یا به اصطلاح الکی خوشی است. به عبارتی درست، شاد بودن و ابراز مناسب برای هیجانات مثبت نه تنها مانند خوشی الکی پیامدهای منفی در پی ندارد، بلکه سبب افزایش امید به زندگی و کاهش فشارها و تنشهای عصبی میشود.
از طرف دیگر استرس و فشارهای عصبی باعث بروز بیماریها و تنشهایی در افراد میشود که عامل مهمی در کاهش نرخ امید به زندگی است.
*امید به زندگی، فرصت یا تهدید
افزایش سن امید به زندگی هم فرصت است و هم تهدید، فرصت از نظر انتقال دانایی و تونایی به نسل جوان، و تهدید از این بابت که اگر نهادها برای حمایت آنان برنامه ریزی لازم را انجام ندهند، ممکن است باعث بروز مشکلاتی در جامعه شود. در حقیقت امید باعث دستیابی به اهدافی خاص میشود که بدون وجود آن هرگز قابل دستیابی نبود.
امید است که بالا رفتن شاخصههای امید به زندگی، نرخ امید به زندگی در کشور سیر صعودی در پیش بگیرد و جامعه و افراد آن به سمت پیشرفت و تعالی قدمهای بلندتری بردارند.
منبع: yjc.ir
پرسشنامه هوش معنوی جامع[1] آمرام و درایر (ISIS )
آزمون هوش معنوی دارای دو فرم کوتاه با 45 عبارت و فرم بلند با 83 عبارت است و هر دو فرم آن 22 زیر مقیاس دارد. به نظر آمرام (2007) هوش معنوی یعنی بکار بردن و استفاده از منابع معنویت و ارزشها در فعالیتهای روزمره و ایجاد رضایتمندی از خودو این پرسشنامه بر اساس این تعریف توسط آمرام و درایر (2007) ساخته شده است
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
مقیاس عزت نفس حیطه های خاص[1] هیر و شوماکر
این مقیاس برگرفته و خلاصه شده ی مقیاس عزت نفس حیطه های خاص ( 30 سوالی ) است و هدف آن ارزیابی میزان عزت نفس کودکان و نوجوانان است( دبورا 2010). این مقیاس یک ابزار 10 عبارتی است. و در آن آزمودنی ها میزان توافق خود را در یک طیف 4 درجه ای از «1= کاملاً مخالفم تا 4 = کاملاً موافقم » مشخص می کنند. که به جواب کاملاً مخالم نمره 1، مخالفم 2، موافقم، کاملاً موافقم 4 داده می شود.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
مقیاس عزت نفس روچستر [1]
هدف این آزمون ارزیابی ادراک جوانان نسبتبه عزت نفس می باشد و بر اساس مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) به منظور استفاده در مطالعه ی طولی رشد جوان روچستر تهیه شده است. این مقیاس یک ابزار 9 عبارتی است. و در آن آزمودنی ها میزان توافق خود را در یک طیف 4 درجه ای از « 1 = کاملاً مخالفم تا 4 = کاملاً موافقم » مشخص می کنند. که به جواب کاملاً مخالم نمره 1، مخالفم 2، موافقم، کاملاً موافقم 4 داده می شود.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
چک لیست سنجش میزان عزت نفس کودکان پیش دبستانی عزیزی مقدم
یکی از اهداف مهم دوره پیش دبستانی رشد شخصیت سالم کودک می باشد، شخصیت سالم دارای ویژگی های بسیاری می باشد یکی از مهم ترین آن ها عزت نفس بالا می باشد. به نظر صاحبنظران عزت نفس عبارت از ارزشی که خصوصیات و صفات روانی خودپنداره، برای فرد دارد که از اعتقادات فرد در تمام چیزهایی که در او وجود دارد، ناشی می شود (بیابانگرد،1376).
نتایج پژوهش ها نشان می دهد که عزت نفس دارای ابعاد مختلف شامل عزت نفس جسمانی، عزت نفس خانوادگی و عزت نفس تحصیلی و کلی است( بشارت و همکاران ، 1381، ص 32).ریزونر (1982). عزت نفس اجتماعی عبارت است از احساسی که شخص در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران دارد و همچنین این که دیگران او را چگونه دوست دارند. عزت نفس تحصیلی با ارزش فرد از خود به عنوان یک دانش آموز سر و کار دارد. از جنبه خانوادگی، کودک و نوجوان خود را به عنوان عضوی از خانواده می داند. فرد که احساس می کند عضو ارزشمندی از خانواده است و به احترامی که از اعضای خانواده کسب می کند، مطمئن است، عزت نفس بالایی خواهد داشت. عزت نفس جسمانی بر رضایت فرد از وضعیت فیزیکی و قابلیت جسمانی خود، آن گونه که به نظر می رسد، مبتنی است، عزت نفس کلی، ارزیابی عمومی تری از خود است که بر ارزشیابی فرد از خودش در تمام زمینه ها مبتنی است و در احساسات همچون « من یک فرد خوب هستم» یا « من بیش تر چیز ها را در مورد خودم دوست دارم» متجلی می شود (امامی و دیگران، 1385، ص 66).
تعاریف متغیر عزت نفس:
تعریف مفهومی:
عزت نفس: ارزش و احترامی است که فرد برای خویشتن قایل است وبر اساس آن درمورد میزان توانمندهای خود قضاوت می کند( کوپر اسمیت، 1967).
تعریف عملیاتی: از نظر عملیاتی نمره است که کودک از چک لست عزت نفس براساس مشاهده مربی به دست می آورد.
این چک لیست توسط عزیزی مقدم ( 1386) طراحی شده است و به سنجش میزان عزت نفس کودکان می پردازد، این چک لیست در اختیار مربیان قرار می گیرد و مربیان برای هر یک از کودکان بر اساس مشاهدات خود چک لیست را تکمیل می نمایند. این چک لیست به صورت مقیاس چهار درجه ای (خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم ) می باشد که هر یک از این گزینه ها به ترتیب 1، 2، 3 و 4 امتیاز دارند.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
پرسشنامه خود سنجی هوش معنوی کینگ[1] ( SISIR )
هوش معنوی از مفاهیمی است که در سالهای اخیر پژوهشهای بسیاری را به خصوص در ایران موجب شده است. در یک تعریف ساده هوش معنوی به معنی داشتن حس معنا در زندگی است و سبب به وجود آمدن یکپارچگی در انسان میشود. در راستای سنجش هوش معنوی پرسشنامهها و ابزارهای بسیاری ساخته شده است. در این میان پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) از اقبال بیشتری برخوردار شده است و بسیاری از پژوهشها با استفاده از این ابزار انجام میگیرد.
پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) در سال 2008 توسط کینگ طراحی و ساخته شد. این پرسشنامه دارای 24 گویه است و چهار زیر مقیاس تفکر وجودی انتقادی[2] ، تولید معنای شخصی[3] ،آگاهی متعالی[4] ،بسط حالت هشیاری[5] دارد . هر چه فرد نمره بالاتری در این پرسشنامه بگیرد دارای هوش معنوی بیشتری است.
پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) در سال 2008 توسط کینگ طراحی و ساخته شد. این پرسشنامه دارای 24 گویه است و چهار زیر مقیاس دارد: تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هشیاری. هر چه فرد نمره بالاتری در این پرسشنامه بگیرد دارای هوش معنوی بیشتری است.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
[1] - The Spiritual Intelligence Self-Report Inventory
[2] -Critical Existential Thinking
[3] - Personal Meaning Production
[4] - Transcendental Awareness
[5] - Conscious State Expansion
پرسشنامه هوش هیجانی شوت و همکاران 1998 (EQ )
به مجموعه ای از توانایی های شناختی که به ما این امکان را می دهد تا نسبت به جهان اطراف آگاهی پیدا کرده و یاد بگیریم که مسائل را حل کنیم، هوش[1] گفته می شود. به عبارت روشن تر، «هوش یک ظرفیت شناختی است که امکان کسب دانش، یادگیری و چگونگی حل مشکلات را برای ما فراهم می سازد. (آقایار و شریفی درآمدی، 1386: 36). برای هیجان[2] نیز تعاریف بسیار گوناگونی از سوی دانشمندان ارائه شده است. به طور مثال، لونسون (1994(هیجان را «پدیده فیزیولوژی روان شناختی با حیات کوتاه مدت که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می کند» تعریف کرده است (حسن زاده و ساداتی کیادهی، 1388: 36). به اعتقاد روان شناسان، شخصیت افراد ترکیب درستی از عقل و هیجان است و معمولاً سمبل عقل را بهره هوشی (IQ) و سمبل دل را هوش هیجانی (EQ) می دانند (همان، 4). این مفهوم (هوش هیجانی (دریچه جدیدی در علم روان شناسی گشوده و تحقیقات وسیعی نیز در این زمینه انجام شده است. از نظر تاریخی، در سال 1980 محققی به نام بار - آن (Bar-On) برای اولین بار مخفف «بهره هیجان[3]»را برای مجموعه ای از توانایی ها که شامل خودآگاهی هیجانی، مسئولیت پذیری، روابط بین فردی مناسب، خود شکوفایی، خوش بینی و نظایر این ها بود، به کاربرد و اولین آزمون در این مورد را ساخت. سپس اصطلاح هوش هیجانی در مجموعه مقالات دانشگاهی جان مایر[4] و پیتر سالووی[5] بین سال های 1990 تا 1993 بیان شد و آنها نیز مفهوم اساسی خود را برای اولین بار با عنوان «هوش هیجانی» به چاپ رساندند. پس از آن دو نفر، دانیل گلمن[6] (1995) این مفهوم را در پر فروش ترین کتابش با عنوان «هوش هیجانی» (چرا هوش هیجانی مهم تر از هوش عمومی است؟) مطرح ساخت و سرانجام واژه هوش هیجانی به عنوان اصطلاحی جدید در فرهنگ آکسفورد (2002) آورده شد (دانش و همکاران، 1387: 78( .
بار - آن و پارکر (2007) هوش هیجانی را «یک رشته از توانمندی ها و مهارت های غیر شناختی که توانایی های فرد را در برخورد با فشارهای محیطی افزایش می دهند و در پنج مقوله کلی: بهره هیجانی، درون شخصی و بین شخصی، توانمندی های سازش یافتگی، مدیریت تنیدگی و خُلق عمومی شناخته می شوند» تعریف کرده اند. سالووی نیز هوش هیجانی را با سلامت روان مرتبط دانسته و اعلام کرد که افرادِ دارای هوش هیجانی بالا، توانایی بهتری برای مقابله با استرس دارند و افراد دارای هوش هیجانی پایین، پیوسته احساس پوچی و فروپاشی کرده و واکنش های عاطفی نامناسب از خود نشان می دهند (برکتین و همکاران، 1387: 170). این پرسشنامه توسط شوت و همکاران در سال 1998 براساس مدل نظری هوش هیجانی سالووی و مایر (1990) و برای سنجش هوش هیجانی نوجوانان ساخته شده است. این مقیاس شامل 33 جمله توصیفی میباشد.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir[1] - Intelligence
[2] - Emotion
[3] - Emotional Quotient
[4] - John Mayer
[5] - Pitter Salovey
[6] - Daniel Golman
پرسشنامه هوش هیجانی بار– ان
به مجموعه ای از توانایی های شناختی که به ما این امکان را می دهد تا نسبت به جهان اطراف آگاهی پیدا کرده و یاد بگیریم که مسائل را حل کنیم، هوش[1] گفته می شود. به عبارت روشن تر، «هوش یک ظرفیت شناختی است که امکان کسب دانش، یادگیری و چگونگی حل مشکلات را برای ما فراهم می سازد. (آقایار و شریفی درآمدی، 1386: 36). برای هیجان[2] نیز تعاریف بسیار گوناگونی از سوی دانشمندان ارائه شده است. به طور مثال، لونسون (1994(هیجان را «پدیده فیزیولوژی روان شناختی با حیات کوتاه مدت که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می کند» تعریف کرده است (حسن زاده و ساداتی کیادهی، 1388: 36). به اعتقاد روان شناسان، شخصیت افراد ترکیب درستی از عقل و هیجان است و معمولاً سمبل عقل را بهره هوشی (IQ) و سمبل دل را هوش هیجانی (EQ) می دانند (همان، 4). این مفهوم (هوش هیجانی (دریچه جدیدی در علم روان شناسی گشوده و تحقیقات وسیعی نیز در این زمینه انجام شده است. از نظر تاریخی، در سال 1980 محققی به نام بار - آن (Bar-On) برای اولین بار مخفف «بهره هیجان[3]»را برای مجموعه ای از توانایی ها که شامل خودآگاهی هیجانی، مسئولیت پذیری، روابط بین فردی مناسب، خود شکوفایی، خوش بینی و نظایر این ها بود، به کاربرد و اولین آزمون در این مورد را ساخت. سپس اصطلاح هوش هیجانی در مجموعه مقالات دانشگاهی جان مایر[4] و پیتر سالووی[5] بین سال های 1990 تا 1993 بیان شد و آنها نیز مفهوم اساسی خود را برای اولین بار با عنوان «هوش هیجانی» به چاپ رساندند. پس از آن دو نفر، دانیل گلمن[6] (1995) این مفهوم را در پر فروش ترین کتابش با عنوان «هوش هیجانی»(چرا هوش هیجانی مهم تر از هوش عمومی است؟) مطرح ساخت و سرانجام واژه هوش هیجانی به عنوان اصطلاحی جدید در فرهنگ آکسفورد (2002) آورده شد (دانش و همکاران، 1387: 78( . (خسرو جاوید، 1381).
بار - آن و پارکر (2007) هوش هیجانی را «یک رشته از توانمندی ها و مهارت های غیر شناختی که توانایی های فرد را در برخورد با فشارهای محیطی افزایش می دهند و در پنج مقوله کلی: بهره هیجانی، درون شخصی و بین شخصی، توانمندی های سازش یافتگی، مدیریت تنیدگی و خُلق عمومی شناخته می شوند» تعریف کرده اند. سالووی نیز هوش هیجانی را با سلامت روان مرتبط دانسته و اعلام کرد که افرادِ دارای هوش هیجانی بالا، توانایی بهتری برای مقابله با استرس دارند و افراد دارای هوش هیجانی پایین، پیوسته احساس پوچی و فروپاشی کرده و واکنش های عاطفی نامناسب از خود نشان می دهند (برکتین و همکاران، 1387: 170). (خسرو جاوید، 1381).
برای سنجش هوش هیجانی ابزارهای مختلفی وجود دارد. یکی از معتبرترین آن ها پرسشنامه هوش هیجانی با – آن ( EQ-i) است که نتیجه زحمات چندین ساله دکتر بار- آن می باشد.
آزمون هوش هیجانی بار –اُن در سال 1980 با طرح این سؤال که «چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی موفق ترند»، آغازگردید. در این سال مؤلف ، مفهوم ، تعریف واندازه ای از هوش غیرشناختی (بار- اُن، 1992،1988، a1996،c 1996،a1997وb1997) ارائه نمود.
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
[1] - Intelligence
[2] - Emotion
[3] - Emotional Quotient
[4] - John Mayer
[5] - Pitter Salovey
[6] - Daniel Golman
پرسشنامه خودکار آمدی عمومی[1] (GSE-10 )
این پرسشنامه در سال 1979 توسط شوارتزر[2] و جروسلم[3]، به منظور ارزیابی خودکارآمدی عمومی و اجتماعی ساخته شد. ااین آزمون ابتدا درای 20 عبارت و دو زیرمقیاس خودکارآمدی عمومی و اجتماعی بود. در سال 1981 آن ها آزمون را مورد بازنگری قرار دادند و تعداد آن را به 10 عدد کاهش دادند. بنابراین پرسشنامه ی باورهای خودکارآمدی فعلی دارای 10 عبارت است که همگی میزان خودکار آمدی عمومی را می سنجند. سازه ی خودکارآمدی ادارک شده نشان دهنده ی دید خوشبینانه ی فرد نسبت به خود است (شوارتزر، 1992).
توجه:( نحوه ی نمره گذاری و شرح پایایی و روایی آن در پرسشنامه ذکر شده است).
برای دانلود این پرسشنامه اینجا را کلیک نمایید.
ویژگی های شخصیتی مشترک میان رهبران تأثیرگذار
هر سازمانی برای اینکه تعیین کند چه کسی میتواند بهترین گزینه برای هدایت آن سازمان باشد، الگوهای خود را دارد اما آیا ویژگیهای موردنظر سازمانهای مختلف تفاوت زیادی با یکدیگر دارند؟
تحقیقات میدانی در سطح کلان نشان میدهد که کارمندان و کارفرمایان به دنبال ویژگیهای مشابهی در رهبرشان هستند و این موضوع به کاروکسبی که در آن فعالیت میکنند، بستگی ندارد.
در اینجا به چهار ویژگی که افراد یک سازمان انتظار دارند در رهبرشان وجود داشته باشد، اشاره شده است:
1- صداقت
مرکز تحقیقاتی Pew در نوامبر 2014 پژوهشی را انجام داد که بر اساس نتایج بدست آمده از آن، 84 درصد از 1835 نفر شرکتکننده، صداقت را اساسیترین ویژگی شخصیتی برای هر رهبری برشمرده بودند.
رهبرانی که صداقت دارند نه فقط از طریق کلام بلکه از طریق رفتار و اقدامات خود الهامبخش هستند. این رهبران افرادی هستند که تیم خود را قدم به قدم میسازند. آنها به این درک رسیدهاند که رهبری تأثیرگذار بر پایهی اعتماد شکل میگیرد و صداقت در رهبری پویایی تیم کاری را در پی دارد. روابط و مناسبات صادقانه با کارمندان، ارتباطاتی را به وجود میآورد که موفقیت را برای تمام افراد یک سازمان تضمین میکنند نه فقط برای رئیس.
2- پذیرا بودن
در ارزیابی شخصیتی، پذیرا بودن یکی از 5 بعد مهم شخصیت است که روانشناسان برای ارزیابی افراد از آن استفاده میکنند. پذیرا بودن بدین معناست که یک فرد چقدر برای تجربههای جدید علاقهمندی از خود نشان میدهد و چقدر از قوهی تخیل و بینش برخوردار است.
در سال 2014 دو متخصص مباحث رهبری به نامهای جک زنگر و جوزف فولکمن 33 رهبر عالیرتبه در یک شرکت ارتباطات از راه دور را تحلیل کردند و به 10 ویژگی شخصیتی رسیدند که آن رهبرها را به رهبرانی تأثیرگذار تبدیل کرده بودند.
برخی از یافتههای آنها شامل ایجاد فرهنگی میشدند که روی ارتباطات به سمت بالا (پذیرا بودن ایدهها از تمام منابع)، هدفگذاری کششی (پذیرا بودن ذهن برای یافتن اهدافی پویا به منظور دستیابی به اهداف سازمانی)، و تأکید روی سرعت (تشویق به اینکه ایدهها ابتدا آزمایش شوند و سپس مورد بحث قرار گیرند) تمرکز میکردند.
درست است که این مطالعه میان 33 رهبر در یک سازمان انجام شد، اما زنگر و فولکمن عنوان کرند که نتایج بدست آمده با تحلیل آنها از رهبران صدها سازمان در صنایع مختلف همخوانی داشت.
رهبران تأثیرگذار فرهنگی را ایجاد میکنند که در آن ایدههای هر یک از اعضای تیم شنیده و برای آن ارزش قائل شود. آنها پذیرا هستند و کارمندان خود را نیز برای پذیرا بودن تشویق میکنند.
3- تصمیمات محکم و راسخ
رهبران تصمیمگیرنده هستند. بدون استثنا، از رهبران انتظار میرود به طور مستمر تصمیماتی بگیرند که این تصمیمات هم روی سازمان و هم روی افراد آن تأثیرگذار هستند. زنگر و فولکمن در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که افراد یک سازمان میخواهند کسی که مسئولیت رهبری آنها را به عهده میگیرد تمام گزینهها را ارزیابی کند و وفاداری بی قید و شرطی را به آنچه به نفع سازمان است از خود نشان دهد. به عبارت دیگر، رهبران تأثیرگذار با اعتماد به نفس تصمیماتی میگیرند که پایه و اساس آن بیشترین منفعت برای سازمان است.
4- نظم فکری
شرکتکنندگان در تحقیق مرکز Pew عنوان کرند که نظم و انضباط فکری (67%) و دلسوزی (57%) از عوامل مهم هستند و زنگر و فولکمن نیز روی داشتن چشمانداز استراتژیک تأکید کردند که میتوان آن را نتیجهی داشتن نظم فکری در رهبر یک سازمان دانست.
رهبرانی که از نظر روانی دارای نظم و انضباط هستند میتوانند برای سازمان خود چشماندازی را ترسیم کنند و برای رسیدن به آن چشمانداز تیمشان را قدرتمند سازند. بیل گیتس دربارهی رهبری در قرن بیست و یکم میگوید: در قرنی که پیش روی ما است، رهبران کسانی هستند که دیگران را قدرتمند میسازند.
منبع: مجله موفیت
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.